Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-02@11:41:22 GMT

چرا «زیدآبادی‌ها» مهم‌اند و باید بمانند؟

تاریخ انتشار: ۳ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۶۶۴۲۸

فرآرو نوشت: نقل شده دو زنِ مدعیِ مادری یک کودک نزد امام علی (ع) می‌روند. هر دو می‌گویند: «این کودک فرزند من است.»، اما واقعیت این بود که یکی واقعا مادر کودک بود و دیگری، یک مدعی دروغین که کودک خود را از دست داده بود. امام علی (ع)، به همراهش می‌گوید: «شمشیرم را بیاور و کودک را بر زمین گذاشت و فرمودند، حالا که این این‌طور است با شمشیرم این کودک را نصف می‌کنم؛ نصف برای یکی و نصف برای دیگری.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

» با بالا بردن شمشیر یکی از زن‌ها گریه‌کنان گفت: «نه، نمی‌خواهم. کودکم را به او بدهید!» اینجا بود که امام علی (ع) پی بردند که مادر واقعی کودک آن یکی است که برای زنده ماندن کودک‌اش حاضر شد، از فرزندش دست بکشد.   این داستان را نقل کردیم تا از درون آن حکایت خداحافظی احمد زیدآبادی، فعال سیاسی، تحلیل‌گر و روزنامه‌نگار نام آشنای کشور از صحنه سیاست را بازخوانی کنیم. اخیرا زیدآبادی پس از نوشتن نامه‌ای به حامد اسماعیلیون و توصیه به او برای عدم ورود به صحنه سیاست، با فحاشی‌های گسترده، تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی از سوی کسانی مواجه می‌شود که خود را دایه مهربان‌تر ملت و کشور ایران می‌دانند.      و اما جملات خداحافظی زیدآبادی، چقدر شبیه داستان همان دو مادری است که نزد امام علی (ع) رفتند و حکایت‌شان نقل شد. زیدآبادی نوشته، «از فحاشی چارپاداری تا تهدید به قتل و تجاوزِ جنسی، بخشی از واکنش افرادی بود که در فضای مجازی و غیرمجازی به حمایت از آقای اسماعیلیون نثارم کردند... این لحظه، لحظۀ خداحافظی من با سیاستی است که می‌خواهد با این شیوه و روش پیش برود. من این صحنه را ترک می‌کنم، چون هیچ رگی در وجودم با آن سنخیت ندارد و با سرتاسرش بیگانه‌ام... با این همه، من عاشق وطنم هستم. برایش دعای خیر می‌کنم و این تنها کاری است که فعلاً از دستم برمی‌آید.»   تقابل دادسرا و فحاشان دموکراسی خواه زیدآبادی فعال سیاسی است که چم‌وخم‌های سیاست در این کشور را به خوبی می‌شناسد. ناهمواری‌های سیاست‌ورزی در این جامعه را با سال‌ها زندان، تبعید و احضار به دادسرا تجربه کرده و می‌داند درچه میدانی کنش‌ورزی می‌کند. او سال‌ها عمر خود را برای مطالعه و پژوهش آکادمیک صرف کرده و سال‌ها استرس کف تحریریه و قلم ورزی در مطبوعات را با تمام محدودیت‌هایش تجریه کرده است. اما حالا پرسش این است که چرا شخصی با این کارنامه پرمحنت و پرتکرار از رجوع به دادسرا، به نقطه خداحافظی می‌رسد؟   یادداشت تلگرامی زیدآبادی با عنوان «برسد به دست حامد اسماعیلیون»، نه نکته محیرالعقولی دارد و نه چیزی فراتر از یک بیان عقیده «ساده». زیدآبادی فارغ از توصیه به عدم ورود به سیاست از روی خشم و انتقام از حامد اسماعیلیون چیزی نگفته بود، اما آن‌چه نثارش شد، فحاشی‌های گسترده بود و تهدید به قتل و تجاوز جنسی!   آن‌هم از سوی کسانی که صدای دموکراسی‌خواهی و آمیخته‌شدن‌شان با فرهنگی تکثرگرای غرب گوش عالم را کر کرده است. در این تردیدی نیست که بخشی از افراد معترض به وضع موجود بر حق هستند، ولی منطق آن‌هایی که کنش‌ورزی هم‌چون زیدآبادی را که بیش از هر شخص دیگری برای اصلاح، آینده و توسعه کشور هزینه داده را به قتل و تجاوز تهدید می‌کنند، قابل درک نیست.   اکنون مساله این است که شخصی مورد هتاکی قرار گرفته که تک تک لحظات زندگی‌اش را با احضار به دادسرا، زندان، تبعید و ممنوعیت از نوشتن و فعالیت‌سیاسی سپری کرده است. کسی که بیش از همه هزینه داده و حداقلی‌ترین استفاده مالی و سیاسی را برای خود نبرده و نخواسته، اما حالا مدعیان خودخوانده دموکراسی و آزادی‌خواهی او را آماج حملات خود قرار داده‌اند.   اگر دقیق به موضوع نگریسته شود، اکثریت قاطع افرادی که زیدآبادی را با آن کارنامه پر از تحمل رنج و مشقت سیاسی‌اش مورد حمله قرار می‌دهند، شاید بزرگ‌ترین کنش سیاسی‌شان چند توئیت یا چند کامنت سیاسی (البته شاید فحش و ناسزاگویی) بوده باشد. قابل نقد بودن دیدگاه زیدآبادی و توصیه‌هایش به حامد اسماعیلیون امری پذیرفته شده است، اما تهدید یه قتل و تجاوز در هیچ لایه‌ای از دموکراسی و عقلانیت جای نمی‌گیرد.   جریانی که هنوز قدرت را در دست ندارد، در خارج از مرزها، فعال سیاسی‌ای همچون احمد زیدآبادی را به کشتن و تجاوز جنسی تهدید می‌کند، اگر دست‌اش به قدرت برسد چه‌ها که نخواهد کرد! آن‌هایی که آزادی در بیان چند توصیه ساده را بر نمی‌تابند؛ اگر قدرت نظامی در اختیار داشته باشند، مخالفان دیدگاهشان را به چه مسلخ‌گاهی خواهند کشید، ناپیداست.   زیدآبادی و زیدآبادی‌ها قربانی خوانش یکجانبه‌گرایانه و وحدت‌خواهانه یک جامعه دو قطبی شده‌اند که تنها یک فرد را در قالب ارائه خوانش افراط‌گرایانه موردنظر خود، می‌پذیرند. فضای تعامل و گفتگو در این پارادوکس رفتاری دو جناحی عقیم است و آزادی بیان را به سرابی دور از دسترس تبدیل کرده است.   زیدآبادی حتی انتقاد نکرده و تنها در یک اظهارنظر شخصی چند توصیه برای دوری‌گزینی از ورود کینه و خشونت به عرصه سیاسی را مطرح کرده که از حذف فیزیکی‌اش سخن به میان آورده‌اند؛ وای به حال روزی که کسی به آن‌ها بگوید بالای چشمتان ابرو است. زیدآبادی قربانی دو تک صدایی شده که تنها قاعده بازی مورد پذیرش را سخن گفتن در چارچوب گفتمان خود می‌دانند، اما شاید همین امر مهم‌ترین عامل برای بازنگری او از تصمیم کناره‌گیری‌اش باشد.     احمد زیدآبادی و زیدآبادی‌ها حضور و ماندشان در صحنه سیاست، رسانه و مطبوعات کشور، هم ضروری است و هم یک الزام. تداوم حضورشان ضروریست به چهار دلیل: اول این‌که از رادیکال شدن فضای سیاسی کشور و گرایش به سوی افراط‌گرایی بیش از آن‌چه که امروز به وجود آمده، ممانعت شود. دوم این که تنها تداوم حضور و نقش‌آفرینی زیدآبادی‌ها در فضای سیاسی کشور است که می‌تواند از دو قطبی شدن فزآینده فضای سیاسی کشور ممانعت به عمل بیاورد.   سوم این که اگر فضای سیاسی کشور از وجود زیدآبادی‌ها محروم شود، نیرو‌های طرفدار تک صدایی به جریان غالب تبدیل خواهند شد. نیرو‌هایی که تنها و تنها هویت، افکار، منش و مطالبات خود را به رسمیت می‌شناسند. چنین امری در نهایت موجب تضعیف هر چه بیشتر جامعه مدنی ایرانی خواهد شد.   در سطح چهارم نیز تداوم وجود و کنش‌ورزی زیدآبادی‌ها، مترادف با تداوم حیات عقلانیت سیاسی در کشور خواهد بود. به معنای ساده‌تر، در غیاب زیدآبادی‌ها جریان‌هایی که هر رخدادی را در چارچوب نفی طرف مقابل، توسل به خشونت و گوش ندادن به صدای متفاوت، تحلیل و تفسیر می‌کنند، قدرتمندتر خواهند شد. در سوی مقابل نیز، جریانی که همه چیز را بر مبنای سیاه و سفید نمی‌بیند، خاکستری دیدن را عقلانی و منطقی می‌پندارد، در انزوا قرار خواهد گرفت.   در طرف دیگر ماجرا، تداوم نقش‌آفرینی و عدم کناره‌گیری زیدآبادی و زیدآبادی‌ها یک الزام است. الزام از این حیث، که بودن و ماندن آن‌ها در صحنه، کورسو‌های امید به آینده را روشن نگه خواهد داشت. احمد زید آبادی و زیدآبادی‌ها، «ایران» را همچون عزیزی می‌دانند که صلح، ثبات، آرامش و حفظ یک‌پارچگی سرزمینی و انسجام‌اش مقدم بر هر امر دیگری است. جنگ، خشونت، تفرقه و بحران در سطوح مختلف، هیچ‌گاه خواسته‌شان نیست. ایران آبادتر و قوی‌تر، قله آمال‌شان است. زیدآبادی‌ها قدرت و ثروت را برای خود نخواسته و خیر عمومی را بر خیر فردی ارجحیت می‌دهند. آن‌ها باور عمیقی به تغییر و گذار به وضعیت بهتر دارند، اما از مسیر مشروع، معقول و قانونی نه خشونت و افراط‌گرایی. وجودشان نماد حضور نیرو‌های میانجی میان جامعه و سیاست است و حذف‌شان معادل از میان رفتن صدای عقلانیت میان مردم و نهاد‌های رسمی.   و اما کلام آخر، این‌که باید نهاد‌های رسمی و البته بخش‌های از جامعه با رفتار‌های رادیکال و نامعمول، یاد بگیرند با «زیدآ‌بادی‌ها» تعامل کنند، تا صدا و فضای گفتگو و تعامل در کشور زنده نگه داشته شود.   خواست و عقیده زیدآبادی به عنوان یک انسان مستقل محترم است، اما‌ای کاش آن‌چنان که او نوشته، تصمیم‌اش برگشت‌ناپذیر نباشد؛ چرا که ماندن زیدآبادی‌ها در این میدان سیاست آشفته نه تنها یک ضرورت و الزام است، بلکه زمینه‌ایست برای وارد نشدن در دومینوی خداحافظی طرفداران عقلانیت و گفتگو.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: حامد اسماعیلیون فضای سیاسی کشور قتل و تجاوز زیدآبادی ها امام علی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۶۶۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اولویت اصلی مجلس دوازدهم مدیریت بحران گرانی باشد

به گزارش خبرگزاری مهر، پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» تلاش دارد با آماده کردن بستری مناسب برای معرفی داوطلبان نمایندگان دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، گامی در جهت کمک به مردم برای انتخاب اصلح و برگزاری پرشور انتخابات بردارد.

«علیرضا نوین» از حوزه انتخابیه تبریز، آذرشهر و اسکو به پویش بزرگ انتخاباتی خبرگزاری مهر با عنوان «با مهر انتخاب کنیم؛ کارآمدی و شایسته گزینی» در دور دوم انتخابات پیوست. متن گفت‌وگوی وی با خبرگزاری مهر را در ادامه می‌خوانید:

در مجلس آینده تقسیم بندی حزبی و سیاسی را چگونه پیش بینی می‌کنید؟

با وجود صف بندی برخی جریان‌ها و طیف‌های سیاسی، اجتماعی و حتی انتخاباتی در هر دوره از انتخابات، اعم از مجلس، شوراها و حتی ریاست جمهوری، که محملی برای معرفی کاندیداهای هر طیف و همچنین، ایجاد تحرک و شور انتخاباتی به شمار می‌روند، شخصاً به تقسیم بندی‌های این چنینی در فضای انتخابات مجلس، که قرار است منتخبان آن، برای خدمت به مردم و ترسیم سیاست‌های کلان کشور وارد مجلس شوند، اعتقادی ندارم، در واقع، قائل به مرزبندی‌های این چنینی نیستم و معتقد هستم، شاخص اصلی در هر انتخاباتی، اصل خدمت به مردم و گره گشایی از مشکلات کشور در تمامی حوزه‌ها باید باشد.

به اعتقاد من، کاندیداها و جریان‌های سیاسی و انتخاباتی که با عدول و عبور از این شاخص، خدای ناکرده، به دنبال ترجیح منافع و مطامع حزبی و جناحی و سهم بری های طیفی از فضای انتخابات و حتی کرسی‌های مجلس باشند و منافع ملی، عمومی و اصل مردم سالاری و توجه به پیگیری صادقانه مطالبات مردمی را قربانی بازی‌های سیاسی و رقابت‌های حزبی کنند، از اصل و مسیر اصلی کارگزاری و خادمی در نظام مقدس جمهوری اسلامی دور خواهند شد و این رویه، به خودی خودی آفت انتخابات، کار حزبی و منافع ملی به شمار می‌رود.

البته ممکن است، یک طیف و جریان خاص سیاسی، دست برتر را در ترکیب حداکثری مجلس آینده داشته باشد؛ اما این برتری نباید به معنای اعمال قدرت سیاسی همان طیف در دایره قدرت تلقی شود و مجلس را که به فرموده حضرت امام (ره) در رأس امور قرار دارد، به مجموعه‌ای باندی و جناحی و به دور از منافع و مطالبات مردمی و ملی تبدیل کند.

شخصاً در صورت ورود به مجلس، تمام تلاش خود را به کار خواهم بست تا در کنار مردم باشم و در راستای تحقق مطالبات بحق آنان، فارغ از گرایش‌های سیاسی حرکت کنم، چرا که معتقدم، مردم و شانیت جایگاه مجلس، بر هر چیز دیگری ارجح است و از دل چنین مجلسی است که امید به تحول، توسعه و پیشرفت کشور و تقویت بنیان‌های اعتقادی مردم متولد خواهد شد، بنابر توضیحات بالا پیش بینی اینجانب این است که در مجلس دوازدهم، احزاب و لیست‌هایی مورد استقبال قرار خواهند گرفت که سابقه خدمت به مردم در شعارهای انتخاباتی مطرح بوده و در عمل هم انشاالله به شعارهای داده شده خود پایدار خواهند ماند هر چه ممکن است تابلو تبلیغاتی رسمی و خاص نداشته باشند.

مهم‌ترین موضوعی که با توجه به حوزه تخصصی شما باید بیشتر در مجلس آینده مورد توجه قرار بگیرد، چیست؟

تردیدی نیست که با توجه به مشکلات شدید و جدی اقتصادی کشور و معیشتی مردم، اولویت اصلی و مهم مجلس دوازدهم، فارغ از طیف بندی‌های احتمالی، باید مسائل اقتصادی، معیشتی، پایین آمدن نرخ تورم، ایجاد اشتغال، مدیریت بحران گرانی و مسائلی از این دست باشد؛ مشکلاتی که متأسفانه به کوچک‌تر شدن تدریجی سفره مردم، محدودیت درآمدها و افزایش سرسام آور قیمت‌ها دامن زده است.

خوشبختانه، رهبر معظم انقلاب در پیام نوروزی امسال و در قالب شعار سال، تاکید و توصیه اکید و جدی بر امر "جهش اقتصادی با مشارکت مردم" داشتند و به نوعی، بر ضرورت مردمی سازی اقتصاد و زمینه سازی برای ورود و مشارکت حداکثری مردم در بهبود و رونق اقتصادی، تولید، تولید ثروت و کارآفرینی صحه گذاشتند.

این سیاست کلی، که بر درون زا کردن اقتصاد نیز تاکید دارد، نقشه راه روشنی پیش روی دولت، مجلس، مدیران ارشد نظام و تمامی سازمان‌ها، نهادها و حتی بنگاه‌های اقتصادی و تولیدی بزرگ و کوچک ترسیم کرد و در این میان، ورود مؤثر و محوری مردم در چرخه مدیریت اقتصادی نیز خواهد توانست به گره گشایی ملموس و مشهود منجر شود.

از سوی دیگر، اجرای صحیح و سریع برنامه هفتم توسعه کشور، با توجه به بندها و سرفصل‌های روشن و قابل اتکاء این برنامه و نظارت و پیگیری عملی مجلس آینده بر روند اجرای آن، خواهد توانست، به آغاز یک تحول و تغییر مسیر امیدبخش در تمامی حوزه‌های اجرایی و تحقق اصل تغییر به نفع مردم کمک کند.

تسریع در تحقق وعده‌های متنوع و امیدبخش دولت و بازگرداندن دوباره امید نزد مردم، یکی دیگر از اولویت‌های برنامه‌ای مجلس آینده می‌تواند تلقی شود، البته گفتنی است در بحث‌های سیاست خارجی هم با حفظ منافع و اقتدار ملی کشور و رعایت عزت در ارتباط با کشورها بویژه کشورهای منطقه و همسایه در بحث‌های رفع تحریم‌ها می‌تواند گام عملی در سیاست خارجی برای توسعه و پیشرفت کشور، گشایش اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مردم باشد.

اولویت شما در مجلس آینده برای حضور در کدام کمیسیون خواهد بود؟

با توجه به جایگاه و ظرفیت‌های آذربایجان شرقی و شهر تبریز در حوزه‌های اقتصادی، تولیدی، تجارت و همچنین، نیاز جدی استان به تسریع روند توسعه و عمران زیربنایی در قالب تعیین تکلیف طرح‌ها و پروژه‌های نیمه تمام ملی و در کنار اینها، طراحی و پیش بینی پروژه‌های زیربنایی جدید و در نهایت، زمینه سازی برای حمایت از سرمایه گذاری‌های بخش خصوصی، فکر می‌کنم با حضور در کمیسیون‌های عمران و صنایع مجلس، همچنین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی و کمیسیون شوراها و شهرداری‌ها بتوانم اهداف و برنامه‌های مورد نظر خود را در سطح ملی و استانی و حتی شهری و روستایی استانمان پ یگیری کنم و مؤثر واقع شوم.

مهمترین چالش استان را چه می‌دانید و برای حل آنچه راه‌کاری دارید؟

کندی روند اجرای طرح‌ها و حتی توقف برخی پروژه‌های زیربنایی ملی و دولتی در آذربایجان شرقی، بلاتکلیفی و طولانی شدن تخصیص اعتبارات ملی، دولتی و حتی اعتبارات سفرهای ریاست جمهوری، عدم تحقق طرح تشکیل شرکت مستقل مس آذربایجان، فرسودگی اغلب واحدهای تولیدی و صنعتی استان و قدیمی بودن تجهیزات و ماشین آلات آنها، مشکلات متعدد و لاینحل زیست محیطی نظیر مازوت سوزی در نیروگاه تبریز، عدم تحقق طرح انتقال آب ارس به دریاچه ارومیه، احیا کامل و قطعی دریاچه ارومیه، بلاتکلیفی در اجرای طرح‌های پایین دستی مس، توسعه زیربنایی استان به عنوان دروازه تجارت و صادرات ایران به اروپا، توسعه راه‌های استان و ده‌ها مطالبه این چنینی، از جمله چالش‌های مهم توسعه آذربایجان شرقی محسوب می‌شوند که قابل پی گیری هستند.

گفتنی است، دوره دوم دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی حوزه تبریز، اسکو و آذرشهر بیست و یکم اردیبهشت جاری برگزار خواهد شد.

کد خبر 6082951

دیگر خبرها

  • پلمب کارخانه خوراک دام و طیور متخلف در سبزوار
  • تجلیل از برترین‌های عقیدتی سیاسی شهرستان رشت
  • باید به تشکل‌های تولیدی و نیروی کار اولویت دهیم
  • اولویت اصلی مجلس دوازدهم مدیریت بحران گرانی باشد
  • حکم دادگاه لاهه برای دستگیری نتانیاهو جدی است
  • اشتباه مهم من در دوره اول این بود: زیادی خوب بودم!- ترامپ 
  • معلمان با رهبر معظم انقلاب دیدار کردند
  • روایتی از «گل آقا» نابغه تکرار نشدنی طنز ایران
  • اکسپو ۲۰۲۴، «نمایش امنیت» ایران
  • مهدی نصیری و توهم اتحاد